داستان فولادی 6)
در سال 1815 ، گفته می شود مهندس اسکاتلندی ویلیام ماردوک به بشکه های مشک استفاده شده برای تشکیل یک شبکه لوله برای ذغال سنگ خود- سیستم روشنایی شلیک شده در لندن پیوسته است. ابتکار عمل او شروع لوله کشی فولاد ، اکنون یک عنصر اساسی در زیرساخت های نفت ، گاز و آب بود.
لوله های امروزی یا یکپارچه هستند ، با این مرکز که در طول تولید مجبور به بیرون آمدن هستند ، یا در طی طول آنها یک درز جوش داده شده دارند ، فن آوری که مربوط به فرآیند Mannsmann است ، بر اساس سوراخ های صلیب- Roll Pirocing که برای دهه ها در ترکیب با Pilger Rolling استفاده می شد. هر دو تکنیک نورد توسط برادران آلمانی راینهارد و مکس مانزمن در اواخر قرن نوزدهم اختراع شدند. در دهه 1880 ، در حالی که آنها در حال شروع مواد اولیه برای کارخانه پرونده خانواده بودند ، برادران مانمن متوجه شدند که رولز با زاویه ای به یکدیگر می تواند هسته یک شمش را شل کرده و باعث باز شدن آن شود. آنها بر اساس ایده جسورانه برای قرار دادن این پدیده به استفاده منظم ، آنها موفق شدند یک بدن توخالی یکپارچه را از یک شمش جامد تولید کنند - در ابتدا با نورد به تنهایی.
با این حال ، خیلی زود ، آنها فرآیند نورد را با استفاده از یک پلاگین بهینه کردند تا از سوراخ کردن یکنواخت تر و یک سطح نرم تر در سطح آن اطمینان حاصل شود. نیاز به پلمپ شدن لوله ها به تکنیک های جوشکاری و همچنین توسعه فولادها که می توانند در برابر دمای بالای جوش و بدون ترک خوردگی یا تضعیف مقاومت کنند ، کمک کرده است.

قرن ها ، فولاد به عنوان یک فلز "طاقچه" باقی مانده بود ، که به دلیل سختی و ایجاد لبه های تیز ، جایزه می گرفت ، اما تولید آن کند و گران بود. در دهه 1850 و 1860 ، تکنیک های جدیدی پدیدار شد که تولید انبوه را امکان پذیر کرد.
این تحول تا حد زیادی با کار یک مخترع انگلیسی ، هنری بسمر همراه است. احتمالاً تأثیرگذارترین پیشرفت در انقلاب صنعتی بعدی ، روند بسمر بیش از 100 سال قلب ساخت فولاد را تشکیل داد. معرفی شده در سال 1856 ، این صنعت را با روشی سریع و ارزان برای تولید فولاد در مقادیر زیاد متحول کرد.
در همین زمان ، کارل ویلهلم زیمنس ، یک تبعه آلمانی که بیشتر عمر خود را در انگلیس گذراند ، در حال توسعه کوره احیا کننده خود بود. با بازیافت گازهای اگزوز داغ از دسته قبلی ذوب ، فرآیند زیمنس می تواند درجه حرارت به اندازه کافی بالا برای ذوب فولاد ایجاد کند. و تا سال 1865 ، فرانسوی پیر -} emile مارتین از فناوری زیمنس برای ایجاد زیمنس- مارتین باز - Hearth استفاده کرده بود.
اگرچه به همان اندازه فرآیند Bessemer سریع نیست ، تکنیک های Hearth- را باز کنید تا بتوانند کنترل دقیق دما را انجام دهند و در نتیجه فولاد با کیفیت- بهتر شود.

تکنیک باستانی ، موفقیت مدرن
Bessemer اولین کسی نبود که یک فرآیند تزریق Air- را برای ایجاد فولاد اختراع کرد. از چنین تکنیک هایی در چین باستان استفاده شده بود. ویلیام کلی ، مخترع آمریکایی ، به طور مستقل در دهه 1850 چنین روندی را ارائه داد ، احتمالاً با الهام از چینی ها می دانند- چگونه. کلی متعاقباً ورشکسته شد و حتی بسمر نیز تلاش کرد تا روند کار خود را عملی کند. این توصیه از انگلیسی Robert Mushet ، یک کارگر متخصص فلز- بود که تمام ناخالصی ها را منفجر کند ، سپس کربن را دوباره به فلزی اضافه کنید که در نهایت منجر به یک محصول با کیفیت بالا- ، قابل انعطاف (قابل انعطاف) شد.
